انیمیشن عصر یخبندان که در سال 2002 توسط استودیوی بلو اسکای تولید شد، یکی از محبوبترین سریهای انیمیشنی جهان به شمار میرود. این مجموعه داستان، ماجراجوییهای یک گروه از حیوانات پیش از تاریخ شامل ماموتی به نام مانی، تنبلی خندهدار به نام سید، و ببری به نام دیهگو را روایت میکند که در شرایط سخت و غیرمنتظره با هم متحد میشوند. عصر یخبندان با ترکیب طنز، احساسات و پیامهای انسانی، توانسته مخاطبان گستردهای از همه سنین جذب کند. در ایران نیز این انیمیشن به دلیل دوبلهی قوی و جذاب خود، بسیار مورد استقبال قرار گرفت. صدای ماندگار دوبلرهای ایرانی و همچنین کار حرفهای بیان در دوبلاژ در اجرای کاراکترهای محبوب، توانست تاثیرگذاری داستان را دوچندان کند و ارتباط مخاطبان ایرانی با این شخصیتها را عمیقتر سازد.
انیمیشن «عصر یخبندان» بهدلیل شخصیتهای منحصربهفرد و پیامهای اخلاقی قدرتمندش محبوبیت جهانی پیدا کرده است. در این مقاله به تحلیل شخصیتهای اصلی این مجموعه میپردازیم و نگاهی به ویژگیهای شخصیتی آنها داریم:
مانی، ماموت پشمالو و تنهای داستان بهعلت از دست دادن خانوادهاش به موجودی سرد و منزوی تبدیل شده و مدام سعی میکند از جامعه دوری کند. در اوایل فیلم، او نسبت به همه چیز بیتفاوت است و با دیگران رفتار سردی دارد اما در طول داستان، با پیوستن به گروه و قرار گرفتن در کنار دوستانش، به تدریج از لاک خود بیرون میآید و حتی مسئولیت رهبری گروه را بهعهده میگیرد.
در واقع، شخصیت مندی نمایانگر فردی است که پس از تجربهی فقدان، به ایجاد دوبارهی روابط انسانی و بازسازی هویت خود نیاز دارد تا از افسردگی خارج شود. این شخصیت در ابتدا تمایلی به ارتباط با دیگران ندارد، اما به مرور و با کمک دوستانش میتواند از یک فرد غمگین، افسرده و ناامید به شخصیتی که میتواند دوباره عشق را تجربه کند، تبدیل شود.
سید، تنبل بامزه و پرانرژی گروه، در عین حال که شخصیتی کمدی و نادان دارد، یکی از وفادارترین اعضای گروه است. او که از سوی خانوادهاش رها شده بود، همواره به دنبال یافتن جایی برای تعلق است و در نهایت این حس را در کنار مانی و دیگو پیدا میکند. سید بهرغم بدشانسیهای پی در پی، همواره خوشبین باقی میماند و در صحنههای بسیاری از داستان مانند صحنهی مراقبت از بچه دایناسورها، نشان میدهد که تمایل زیادی به حمایت از دیگران دارد.
سید، شخصیتی است که در ابتدا توسط دیگران جدی گرفته نمیشود اما وجودش در گروه موثر و ارزشمند است. سید یادآور افرادی است که با استعدادها و ویژگیهای خاص خود ارزشمندند، حتی اگر در نگاه اول ناکارآمد یا کمهوش به نظر برسند. سید با برخوردی مثبت به چالشها نگاه میکند و نشان میدهد که چگونه نگرش مثبت و خوشبینی میتواند به موفقیتهای غیرمنتظره منجر شود.
دیگو، ببر دندانخنجری این گروه و از شخصیتهای پیچیده مجموعه به حساب میآید که در ابتدا به عنوان دشمن وارد داستان میشود. او مأموریت داشته تا روشن را به چنگ آورد اما طی ماجراهایی، نسبت به روشن و دیگر اعضای گروه دلبسته میشود. دیگو در نهایت تصمیم میگیرد گروه قبلی خود را رها و با مانی و سید زندگی کند.
تغییر شخصیت دیگو از شکارچی به حامی، نمایانگر تحول شخصیتی عمیق است. او به نوعی نماینده فردی است که با بحران هویت مواجه است و در نهایت با انتخاب وفاداری و ماندن در گروه و نیز مخالفت با ذات شکارچی خود میتواند مسیر زندگی خود را تغییر بدهد.
اسکرات، سنجاب دندان شمشیری گروه، با وجود این که نقش کمی در خط داستانی اصلی دارد، یکی از شخصیتهای نمادین این مجموعه است. تلاش بیپایان و وسواسگونهی او برای جمعآوری بلوطها، منبع اصلی طنز این انیمیشن بهشمار میرود که یادآور کمدیهای کلاسیک و شخصیتهای کارتونی قدیمی میباشد.
وسواس اسکرات برای ذخیرهسازی بلوطها، حتی در مواجهه با فاجعههای مکرر، نشان میدهد که مردم تا چه حد ممکن است در پی رسیدن به خواستههایشان تلاش کنند، حتی اگر نتیجهی این تلاشها به طور مداوم به شکست منجر شود، او هرگز تسلیم نمیشود. ماجراجوییهای اسکرات نشان میدهند که چگونه اقدامات کوچک و به ظاهر بیاهمیت میتوانند پیامدهای بزرگی به دنبال داشته باشند.
روشن، شخصیت بچه انسان، نقش مهمی در گردهم آوردن اعضای گروه ایفا میکند. هرچند که او در فیلمهای بعدی حضور ندارد، اما اثرات عاطفی او بر مانی، سید و دیگو تا پایان داستانها باقی میماند. شخصیت روشن را میتوان نمادی از امید و آغازهای جدید دانست.
سخن آخر
انیمیشن محبوب «عصر یخبندان» را میتوان از جنبههای متفاوتی بررسی کرد. در این مقاله از مجلهی فرواک، هر کدام از شخصیتهای این انیمیشن را از جنبههای رفتار انسانی و روانشناسی مختصرا مرور کردیم. مندی، سید، دیهگو و اسکرات، چهار کاراکتر اصلی انیمیشن عصر یخبندان، هرکدام با چالشهای روانی مختلفی روبرو میشوند و این نشان میدهد که این انیمیشن نهتنها سرگرمکننده، بلکه حامل پیامهای ارزشمندی است که میتواند روی مخاطب خود اثر بگذارد.
نویسنده: سارا فرخنده طینت فرد
نظرات کاربران