ضرورت مخاطب شناسی در سینما

مخاطب‌شناسی در سینما بسیار حیاتی است. با شناخت دقیق از مخاطبان، سازندگان فیلم می‌توانند داستان، شخصیت‌ها و سبک بصری را طوری شکل دهند که با نیازها و تمایلات آن‌ها هماهنگ باشد. این شناخت به فیلم‌سازان کمک می‌کند تا از ترفندهای بازاریابی تا انتخاب بازیگران و مکان‌های فیلم‌برداری، تمام جنبه‌های فرآیند ساخت فیلم را به‌صورت موثر به‌کار بگیرند.

چرا مخاطب شناسی برای یک فیلم مهم است؟

تحلیل مخاطبان یا به عبارتی مخاطب شناسی در دنیای سینما به شش دلیل بسیار مهم است که در زیر به وضوح به بیان آن ها می پردازیم.

1.درک اولویت بندی مخاطب: هر فردی برای تماشای فیلم یک سری اولویت بندی هایی برای خودش دارد. تجزیه و تحلیل این تماشاگران یا به اصطلاح مخاطبان هدف، به فیلم‌سازان کمک می‌کند تا متوجه شوند کدام یک از محتوا ها، ژانرها و روایت‌ها بیشترین تأثیر را بر روی مخاطب دارد از این جهت است که مخاطب شناسی اهمیت فراوانی پیدا می کند.. این اطلاعات کمک می‌کند تا در مورد داستان، شخصیت‌ها و سبک تصویرسازی با توجه به اطلاعات جمع آوری شده از مخاطبان تصمیم گرفته شود و اطمینان حاصل شود که فیلم با مخاطب مورد نظر خود ارتباط برقرار می‌کند.

2.شناخت رده سنی مخاطبان: برای سازنده یک فیلم ضروری است که بداند مخاطبان هر نوع فیلم از لحاظ سن، جنسیت، تاریخچه فرهنگی و وضعیت اقتصادی-اجتماعی در چه رده ای هستند. تطبیق فیلم با این اطلاعات، اطمینان می‌دهد که بیشترین تأثیر را بر روی مخاطبان هدف دارد و پتانسیل تجاری خود را به حداکثر می‌رساند.

3.شناخت فرهنگ مخاطبان: اختلافات فرهنگی و حساسیت‌های متفاوت می‌تواند بین گروه‌های مختلف مخاطب وجود داشته باشد از این جهت است که مخاطب شناسی حائز اهمیت است. تجزیه و تحلیل مخاطب مورد نظر به فیلم‌سازان کمک می‌کند تا از تفسیرهای نادرست فرهنگی یا نمایش‌های توهین‌آمیز که ممکن است مخاطبان را بیگانه کند و واکنش‌های منفی ایجاد کند، اجتناب کنند.

4.بازاریابی و تبلیغات بر اساس مخاطب شناسی: درک مخاطبان، استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغاتی را بهبود می‌بخشد. از انتخاب پلتفرم‌های مناسب برای تبلیغات گرفته تا ارائه پیام‌هایی که با جمعیت هدف همخوانی دارد؛ همگی می توانند در ارائه تبلیغات موثر واقع شوند. در واقع تجزیه و تحلیل مخاطبان بر تمام جنبه‌های کمپین بازاریابی تاثیر به سزایی دارد.

5.موفقیت مالی: در نهایت، سینما یک صنعت تجاری است و موفقیت آن معمولاً به ارتباطی که یک فیلم با مخاطبانش برقرار می‌کند، وابسته است. با انجام تجزیه و تحلیل دقیق مخاطبان، فیلم‌سازان می‌توانند محتوایی را ارائه دهند که با سلیقه و ترجیحات بینندگان همخوانی داشته باشد و احتمال موفقیت مالی را افزایش دهد.

6.ایجاد پایگاه طرفداران و وفاداری: برای گرفتن حق امتیاز رسانه ای یا سریال‌های پیوسته، درک مخاطبان  یا به عبارتی مخاطب شناسی به ایجاد یک پایگاه طرفداران وفادار کمک می‌کند. با ارائه مداوم محتوایی که با انتظارات و ترجیحات مخاطبان همخوانی دارد، فیلم‌سازان می‌توانند پیروان اختصاصی خود را جلب کنند که با هر اکران جدید به شدت مشتاق تماشای فیلم هستند.

نمونه های شناخت مخاطب هدف فیلم با مخاطب شناسی

مخاطبان هدف یک فیلم ممکن است بسته به عواملی مانند ژانر، موضوعات، و استراتژی‌های بازاریابی، بسیار متفاوت باشند که این موارد را می توان با مخاطب شناسی که در بالا توضیح دادیم، شناسایی کرد. به عنوان مثال، یک فیلم کمدی عاشقانه ممکن است مخاطبی از قشر جوانان و زوج‌هایی که به دنبال سرگرمی‌ می‌گردند را شامل شود؛ در حالی که یک فیلم ترسناک ممکن است نوجوانان و بزرگسالان جوانانی را که به تجربه‌ی ترس و هیجان علاقه‌مندند، هدف قرار دهد. فیلم‌های انیمیشن خانوادگی معمولاً برای والدینی که فرزندان کوچک دارند، ساخته میشود. در حالی که فیلم‌های اکشن اغلب به جوانان و نوجوانانی می‌پردازند که به صحنه‌های پر انرژی و هیجان‌انگیز علاقه‌مندند. مستند‌ها ممکن است به گروه‌های خاصی از مخاطبان بسته به موضوع مستند بپردازد، در حالی که فیلم‌های هنری ممکن است برای علاقمندان به داستان‌گویی‌های تجربی، جذاب باشند.

در نهایت درک دقیق از جمعیت هدف و ترجیحات آنها برای فیلم‌سازان بسیار حیاتی است تا بتوانند به طور موثر بینندگان را جذب کنند و آنها را به خود مشغول کرده و همه‌چیز از توسعه داستان و شخصیت گرفته تا تبلیغات و کانال‌های توزیع را شکل دهند.

برای مثال فیلم "پلنگ سیاه" ساخته شده در سال 2018 مخاطبان وسیعی را هدف قرار داد، اما تأثیر قابل توجهی بر مخاطبان سیاه پوست در سراسر جهان داشت. به دلیل بازنمایی پیشگامانه فرهنگ سیاه پوستان و توانمندسازی آن، عمیقاً در بین جوامع سیاه پوست در سراسر جهان طنین انداز شد. علاوه بر ان، این فیلم برای مخاطبان علاقه مند به موضوعات عدالت اجتماعی جذاب بود، زیرا فیلم به بررسی مسائل هویت، میراث، و مبارزه برای عدالت و برابری می پرداخت.

«پلنگ سیاه» را به عنوان یک نمونه بارز می توان مثال زد زیرا از جمعیت شناسی سنتی مخاطب فراتر رفت و به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد.

سخن آخر

به طور خلاصه، تجزیه و تحلیل مخاطب در دنیای سینما نه تنها برای ایجاد آثار هنری، بلکه برای دستیابی به موفقیت تجاری نیز بسیار حیاتی است. با درک اینکه مخاطبان چه کسانی هستند و چه می‌پسندند، فیلم‌سازان می‌توانند محتوایی ارائه دهند که تأثیرگذاری عمیقی داشته باشد، بینندگان را به خود جلب کند و در نهایت به موفقیت فیلم کمک کند. برای آشنایی بیشتر با شناخت مخاطب و چگونگی آن و دیگر مباحث در موزد ضرورت مخاطب شناسی در سینما و تئاتر می توانید به دیگر مقالات مجله فرواک مراجعه کنید.